مجله فانی کول

تفریح و سرگرمی

۳۱۱ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۴ ثبت شده است

تعبیر خواب جادو

چنان چه در خواب جادو و جادو گر ببینید با توجه به باور و ناباوری خودتان می توانید تعبیر آن را بیابید. از حضرت امام صادق _ ع _ نیز روایت شده که  …جادو در خواب فتنه و دروغ است. ما به طور کلی برای جادو گران قیافه ای زشت و کریه قائلیم. این جماعت چون فعل باطل دارند نمی توانند چهره ای روحانی و آسمانی و فرشته سان داشته باشند پس دیدن جادوگران در خواب میمون نیست و بیننده خواب در فردای بیداری بهتر است صدقه بدهد.
موافقین ۰ مخالفین ۰
فان گردی

تعبیر خواب جارختی

جارختی یا جا لباسی و یا چوب لباسی وسیله ای است آشنا که در همه خانه ها هست و ما علی الرسم لباس خویش را بر آن می آویزیم . این وسیله را …ممکن است در شهرهای مختلف به نام های گوناگون بشناسند اما به طور کلی در فارسی جارختی می گوئیم. جارختی در خواب های شما محرم و غم گسار شما است. سنگ صبور شما است. کسی است که هم شما را دوست دارد و هم بار غم تان را سبک می کند و رازتان را محفوظ نگه می دارد و بالاخره در حفظ آبروی شما می کوشد. جارختی در خواب تجسم چنین کسی است در زندگی روزانه شما و در بیداری. شما هر کس و در هر شرایط سنی که باشید چنین شخصی را در زندگی خویش دارید و اگر هم نداشته باشید به آن نیازمندید. برای دختر و پسر جوان مادر بهترین کسی است که غم می خورد و کمک می کند. برای زن شوهر و برای شوهر زن و بالاخره برای همه به طور کلی دوست خوب که شاید از برادر نزدیک تر باشد. اگر در خواب مشاهده کردید که جارختی شما بزرگ و مجلل و احساس کردید که به شما تعلق دارد کسی هست که در آینده غم شما را با بردباری خواهد خورد و بار اندوهتان را خواهد برد که او بسیار کریم و بخشنده است. اگر جارختی کوچک و محقرانه ای داشتید که لباس هایتان بیش از ظرفیت آن بود گوینده این است که غم خوار شما نیز ناتوان است و اندوه شما بزرگتر از تحمل او است. جارختی شکسته گویای تنهائی و بی همدمی است البته با توجه به توضیحی که در بالا داده شد همدم و غم گسار هر کس فرق می کند. اگر جارختی داشتید و خالی بود خوب است زیرا همدم و غم گسار دارید اما غم ندارید. اگر جارختی خریدید و به خانه آوردید و به دیوار کوفتید با کسی دوست می شوید که جای همدم شما را می گیرد و مونس شما خواهد شد. اگر جارختی داشتید و آن را از جای خود کندید چنین محرمی را از دست می دهید. اگر آن قدر لباس به جارختی آویختید که از جای کنده شد خوب نیست.
موافقین ۰ مخالفین ۰
فان گردی

معنی اسم قَوام

قَوام :   (عربی) استواری، استحکام.
موافقین ۰ مخالفین ۰
فان گردی

معنی اسم قطب الدین

قطب الدین :    (عربی) 1- محور آیین و کیش؛ 2- (اَعلام) 1) قطب‌الدین شیرازی: (= محمود ابن مسعود) [634-710 قمری] دانشمند و حکیم ایرانی، شاگرد خواجه نصیر الدین طوسی و استاد کمال‌الدین فارسی. سفرهای زیادی کرد. پیدایش رنگین کمان را توضیح داد. بر قانون ابن سینا و حکمت اشراق سهروردی شرح نوشت. تحریر اصول اقلیدس خواجه نصیرالدین طوسی را به فارسی به نام دُرَةالتّاج، تألیف کرد و کتابهای نَهایَتُ الاِدراک و تُحفه‌ی شاهی را در نجوم نوشت؛ 2) قطب‌الدین رازی: (= محمّدابن محمّد) [قرن 8 هجری] حکیم ایرانی، که در دمشق سکونت داشت، مؤلف کتاب محاکمات به عربی، در مقایسه‌ی شرح نصیرالدین طوسی و شرح فخر رازی بر کتاب اشارات ابن سینا و شرح شمسیه؛ 3) قطب‌الدین شاهجهان: آخرین امیر قراختایی کرمان [702-703 قمری]، که از سوی الجایتو ایلخان مغول معزول شد؛ 4) قطب‌الدین مبارکشاه: آخرین شاه دهلی [716-720 قمری] از سلسله‌ی خلجی، که به دست غلام محبوبش کشته شد و او را هم چند ماه بعد غیاث  الدین تغلق کشت. 5) قطب‌الدین آیبک: [قرن 6 و7 هجری] امیر ترک، که از سوی معزّالدین محمّد سام امیر سلسله‌ی آل شنسب، حکومت متصرفات او را در هند به دست گرفت [592 هجری] و سپس بدائون، قنوج و قلعه‌ی کالنجر را تسخیر کرد و پس از کشته شدن معزّالدین [602 هجری]، مرکز حکومتش را از دهلی به لاهور منتقل کرد.
موافقین ۰ مخالفین ۰
فان گردی

معنی اسم قدیر

قدیر :    (عربی) 1- (در قدیم) توانا، قادر؛ 2- از نام‌ها و صفات خداوند.
موافقین ۰ مخالفین ۰
فان گردی

معنی اسم قدوس

قدوس :    (عربی) (در قدیم) 1- پاک و منزه؛ 2- از نام  ها و صفات خداوند.
موافقین ۰ مخالفین ۰
فان گردی

معنی اسم قدرت‌الله

قدرت‌الله :   (عربی) قدرت خداوند.
موافقین ۰ مخالفین ۰
فان گردی

معنی اسم قدرت

قدرت :    (عربی) 1- توانایی، توان، سلطه و نفوذ؛ 2- (در فلسفه قدیم) توانایی ویژه‌ی موجود زنده که با آن از روی قصد و اراده عملی را انجام می‌دهد یا ترک می‌کند.
موافقین ۰ مخالفین ۰
فان گردی

معنی اسم قباد

قباد :    1- محبوب، شاه محبوب، سرور گرامی؛ 2- (اَعلام) 1) (در شاهنامه) پهلوان ایرانی، پسر کاوه و برادر قارِن، که به دست پهلوانی تورانی کشته شد؛ 2) (در شاهنامه) (= کیقباد) شاه داستانی ایران، نخستین شاه از سلسله‌ی کیانیان و از تبار فریدون، که در البرزکوه به سر می‌برد. زال پس از مرگ گرشاسپ، رستم را به جستجوی او فرستاد و او را به پادشاهی خواند. او صد سال پادشاهی کرد و پایتختش شهر استخر بود؛ 3) نام دو تن از شاهان ساسانی ایران. قباد اول: شاه [488-494؛ 498-531 میلادی]، که پس از خلع بلاش از سوی بزرگان ایران به شاهی برداشته شد. در زمان او مزدک ظهور کرد و قباد آیین او را پذیرفت. در نتیجه بزرگان او را خلع و زندانی کردند [594 میلادی]. او پس از مدتی از زندان گریخت و با کمک هپتالیان به سلطنت بازگشت [598 میلادی] و این بار به تدریج از مزدکیان دور شد و سرانجام به یاری پسرش انوشیروان به قتل عام مزدکیان پرداخت. [529 میلادی]. قباد دوم، معروف به شیرویه: شاه [628 میلادی]، که پدرش خسرو پرویز را همراه با 17 تن از برادران خودش کشت و پس از 6 ماه سلطنت بر اثر مسمومیت کشته شد.
موافقین ۰ مخالفین ۰
فان گردی

معنی اسم قائم

قائم :    (عربی) 1- ایستاده، به حالت عمودی قرار گرفته؛ 2- (در ادیان) لقب امام دوازدهم شیعیان که غایب است (عج)؛ 3- (در قدیم) اقامه کننده‌ی حق، برپادارنده‌ی دین؛ 4-(به مجاز) قدرتمند و با اراده؛ 5- (اَعلام) 1) دومین خلیفه‌ی فاطمی مغرب [322-334 قمری]، لشکر کشی او به کرانه‌های فرانسه، ایتالیا و اسکندریه توفیقی نداشت؛ 2) خلیفه‌ی عباسی [422-467 قمری]، که در زمان او بساسیری در بغداد قیام کرد. طغرل سلجوقی به دعوت خلیفه به بغداد رفت و قیام را سرکوب کرد [450 هجری].
موافقین ۰ مخالفین ۰
فان گردی