مجله فانی کول

تفریح و سرگرمی

معنی اسم طوفان

طوفان :      (معرب از یونانی) (= توفان) 1- جریان هوای بسیار شدید و معمولاً همراه با بارش باران، برف، تگرگ یا رعد و برق؛ 2- (به مجاز) غوغا، هیاهو؛ 3- (درقدیم) آب بسیار چنان که همه جا را فرا بگیرد، سیل. + ن.ک. توفان.
موافقین ۰ مخالفین ۰
فان گردی

معنی اسم طَلحه

طَلحه :    (عربی) 1- (در گیاهی) درختی خاردار که شترها از آن می‌چرند؛ درخت موز؛ 2- (اَعلام) 1) [قرن اول هجری] صحابی پیامبر اسلام(ص) و از نخستین مسلمانان که بعدها در مخالفت با حضرت علی(ع) با زُبَیر همدست شد و هر دو در جنگ جمل کشته شدند؛ 2) دومین امیر [207-212 قمری] سلسله‌ی طارهیان، برادر عبدالله ابن طاهر و علی ابن طاهر.
موافقین ۰ مخالفین ۰
فان گردی

معنی اسم طاهر

طاهر :    (عربی) 1- پاک، پاکیزه؛ 2- بی‌گناه، معصوم؛ 3- (در قدیم) (به مجاز) بی آلایش و بی غش؛ 4- (اَعلام) 1) طاهر ابن عبدالله: چهارمین امیر [230-248 قمری] سلسله‌ی طاهریان، معروف به طاهر ثانی؛ 2) طاهر ذوالیمینین: [159-207 قمری] سردار ایرانی و بنیانگذار سلسله‌ی طاهریان. او از سوی مأمون مأمور جنگ با امین شد و او را کشت [198 هجری] در سال 205 هجری حکومت خراسان یافت و سال بعد نام مأمون را از خطبه حذف کرد؛ 3) طاهر صفاری: سومین امیر [287-296 قمری] سلسله‌ی صفاری، که در جنگ با هواداران خلیفه شکست خورد، همراه برادرش اسیر و به بغداد فرستاده شد.
موافقین ۰ مخالفین ۰
فان گردی

معنی اسم طاها

طاها :    (عربی) (= طه)، ( طه. [طاها نگارش فارسیانه طه می‌باشد].
موافقین ۰ مخالفین ۰
فان گردی

معنی اسم زرین‌دخت

زرین‌دخت :    (= زری دخت)،   زری دخت.
موافقین ۰ مخالفین ۰
فان گردی

معنی اسم زرین

زرین :    1- از جنس زر، به رنگ زر، طلایی؛ 2- زیبا و آراسته.
موافقین ۰ مخالفین ۰
فان گردی

معنی اسم زریان

زریان :    (کردی) باد جنوب، باد دبور، باد سرد.
موافقین ۰ مخالفین ۰
فان گردی

معنی اسم زری

زری :    1- پارچه یا لباسی که در آن نخ‌های طلایی به کار رفته است؛ 2- نخ طلا یا نقره یا گلابتون؛ 3- طلایی؛ 4- منسوب به زر.
موافقین ۰ مخالفین ۰
فان گردی

معنی اسم زُحَل

زُحَل :    (اَعلام) [=کیوان] دومین سیاره‌ی بزرگ منظومه شمسی و ششمین سیاره از لحاظ دوری از خورشید، که یک رشته حلقه‌ی نورانی گرداگرد آن را فراگرفته است.
موافقین ۰ مخالفین ۰
فان گردی

معنی اسم زرافشان

زرافشان :    1- ذرات زر پاشیده شده، با ذرات طلا اندود شده؛ 2- (در قدیم) زربافت؛ 3- نثار کننده زر و سکه‌ی طلا.
موافقین ۰ مخالفین ۰
فان گردی